سلام به همه ی اونایی که مارو هم جز دوستاشون میدونن وهر از گاهی هم شده سرس بهمون میزنند.
کمرنگ شدن اینجا رو بذارین به حساب کار زیاد واضافه شدن مداوم کارهای مامان روژین وگرنه دختر ما همچنان شیرین زبونیهاشو داره وشیطنت وشیرین کاریهاش الی ماشالا رو به افزایش است.
ما هفته ی پیش از یکشنبه رفتیم شمال تا جمعه کلا نبودیم میخواستم یه پست عکسی بذارم که نشد پست بعدی جبران میکنم.
من یه دوره آموزشی داشتم که از یکشنبه بود تا چهارشنبه در مجتمع بهارستان بین نور ونوشهر.
چه هوایی بود شمال وقعا خوشا به حال این شمالیها وهرکی تو اونجا ساکنه کلی خوش گذشت بنده به همراه مادر وپدر ودخترم رفته بودیم واین لذت رو دوچندان میکرد چون بچه ها عاشق طبیعتند.
برگشتیم والان بشدت مشغول کار ولی دوموضوع یادمه که خواستم تا فراموش نکردم بنویسموشون.
***********************
تو ساری یه شب مهمون دختر عمه ام بودیم خیلی خوش گذشت تو اونجا دختر عمه ام با شوهرش راجع به یه نفر به نام "شکوه "داشتن حرف میزدن یهو خانوم خانوما : شکوه چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شکوه خانومممممممم ......شکوه خاله ی منه
***********************
ما روز معلم همدان نبودیم به همین علت شنبه که اومدیم هم یادمون رفته بود کادوی مربوطه رو ببریم که به بچه کلی یاد آوری شده بود که ببین دوستات کادو آوردن تو هم بیار خلاصه تهیه کرده ویکشنبه کادو را رساندیم به مقصد صبح روز یکشنبه مکالمه من وروژین :
-مونه من نمیرم مهد کودک.
-مامان بریم که کادوهای معلماتون رو بدیم براشون کلی نقاشی کشیدی واسشون.
-مونه روز معلم کی بوده؟؟؟؟؟
-هفته ی پیش که ما شمال بودیم.
-پس روز مادر کیه؟؟؟؟؟
-هفته ی بعد
-پس روز بچه چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
**********************
راستی پیشاپیش روز همه مامانایی که اینجارو میخونن مبارک
ایشالا سایه تون همیشه رو سر بچه هاتون باشه وسالم وسلامت به فعالیتهاتون تو خونه وتو محل کار ادامه بدین